کی و قرارت ایرسی من دل بیقرار مو
و زلفلت آشفته تر ~ دفتر روزگار مو
من شیره وعده ی دلم ول وابیه نکار مو
هر کی و ره خُش ایزنه ~ بَردی مٍن کُنار مو
دوتا تفنگچی تییلت نشهسه من شکار مو
ساچمه ریز نازته ~ ای دل بیقرار مو
و باغبون گل بگیت. مو ویچو گل نچیدمه
صد پاره پاره ی جگرم~ که سرخه من کنار مو
سلام
خوبید؟
چی شد ؟
تمام کردی ؟چرا پس ادامه نمیدی؟
سلام مهندس جان.
شما خوبید؟
چی چی شد؟!!!!
چی رو تموم کردم؟چی رو ادامه بدم؟!!!
اگه منظورتون شعره اون که مال یکی دیگه ست.هروقت دوباره شعر گفت میذارم رو وب.
این دو روز یاسوج بودم.دوره آبیاری تحت فشار به سلامتی تموم شد.دوره خیلی خوبی بود.
آقای مهندس یه کم از تجربیاتتون برام بنویسین.چیزایی که بتونم ازشون تو خدمتم استفاده کنم و مفید باشم.هم برا مردم،هم برا سازمان،هم برا خودم.خوشحال میشم اگه لطف کنید.من توی شعبه دست تنهام،از طرفی به اصطلاح صفر کیلومترم!به شدت نیاز به تجارب نسل های قبل از خودم دارم...مخصوصا توی اعتبارات که همیشه پویا و در حال تغییر و رشده.
وصول مطالباتمون هم کمه.البته متاسفانه این یکی مشکل کل استان و همه شعبه هاست.توی تجهیز منابع موفق بودم.اما وصول....
بهرحال خوشحال میشم از تجربیات ارزشمندتون استفاده کنم....ممنون
ممنون که بهم سر زدی...از کجا فهمیدی تنهام؟
احساست درست گفته..هم تنهام هم غمگین
سلام مدی جون.خوبی؟
شرمنده که دیر جوابتو میدم.چند روز مسافرت بودم نتونستم آنلاین بشم.
اما اینکه از کجا فهمیدم،راستش دقیق نمی دونم.گاهی وقتا که به یه متن نگاه میکنم احساس میکنم کلمه هاش جون میگیرن و باهام حرف میزنن.انگار بجای خوندن، حرف جمله ها رو میفهمم.یه حس عجیبیه که توضیح و درکش خیلی مشکله...
امیدوارم همیشه شاد و سرحال باشی...
بازم به من سر بزن.خوشحال میشم...
فعلا شب بخیر
سلام
نیستی ؟ تا کی میخوای منتظر شعر باشی ؟
سلام عموزاد عزیز.راستش این چند روز ماموریت بودم.نتونستم مطلب جدید بذارم.انشاءالله از فردا دوباره مطلب جدید مینویسم.
سلام بلک جان
خوبم ممنون
خواهش میکنم سفر به خیر
احساست درست بود
بازم آپم
سلام . بنده هم متقابلاٌ ایام عزاداری سالار آزادگان جهان را محضر حضرتعالی تسلیت عرض می نمایم .